برای ان دسته از افرادی که مشاهده یوفو ها را موضوع این عصر می دانند و انرا ساخته دست کشور های پیشرفته قلمداد می کنند نوشته ی زیر جالب است :
1500 سال قبل از میلاد : فرعون تاتموس سوم دوایر پلید و نا ارام درخشانی را در پهنه اسمان نظاره می کند.
329 سال قبل از میلاد : اسکندر مقدونی اعلام می کند که هنگامی که لشگریان وی در حال عبور از رودخانه جاکارتس بودند دو شی پرنده در اسمان ظاهر شده و چندین بار به سمت لشگریانش حمله بردند به طوری که باعث رم کردن اسب ها و فیل ها و متواری شدن سربازان گردیدند. و سربازان تا روز بعد از عبور از رودخانه منصرف گشتند. انها این حادثه را حادثه ای شیطانی که باعث شکستشان خواهد شد پنداشتند.
170 سال قبل از میلاد : ناوگانی تماشایی از کشتی های پرنده در اسمان لانوپیوم مشاهده گردیدند.
99 سال قبل از میلاد : هنگامی که لیویوس تروسو مشغول خواندن اعلامیه جنگ در ابتدای شروع جنگ ایتالیا بود صدای عظیمی از اسمان شنیده شد و کره ای از اتش در اسمان شمالی در قلمرو اسپولتوم ظاهر می شود که رنگ طلایی دارد. سپس به نظر می رسد که بزرگ تر شده و از زمین به سمت اسمان می رود. درخشندگی اش طوری است که خورشید را تحت الشعاع خود قرار می دهد. پس از ان به سمت مشرق رفته و ناپدید می شود.
42 سال قبل از میلاد : از روم گزارش می رسد که چیزی شبیه به یک نوع سلاح با صدایی عظیم از زمین بر می خیزد و به اسمان میرود! (ایا نوعی موشک رویت شده بود یا نوعی سفینه؟)
====================
70 میلادی : در 21 می این سال یک شبح شیطانی در ابعادی باور نکردنی قبل از غروب افتاب در اسمان ظاهر گشت. نیروهای نظامی شهرها را محاصره کردند و سلاح هایشان را به سمت اسمان نشانه رفتند.
80 میلادی : هنگامی که امپراتور روم اگریکولا در سفر اسکاتلند بود در شبی زمستانی شعله های عجیبی در اسمان بر فراز جنگل کالدون مشاهده می کند. تمام اسمان روشن شده بود و زمانی که هوا صاف بود یک کشتی اسمانی هر شب با سرعتی زیاد در اسمان پرواز می کرد!
98 میلادی :هنگام غروب افتاب در اسمان رم صفحه ای درخشنده ظاهر گشت و سپس به سمت مشرق رفت!
398 میلادی :چیزی شبیه به کره ای سوزان که شمشیری از ان خارج شده بود بر فراز اسمان شهر بیزانس مشاهده شد. به نظر می رسید که این جسم پرنده از بالاترین نقطه اسمان زمین را لمس می کرد. چیزی که تا کنون دیده نشده.
776 میلادی : افرادی که در بیرون کلیسا ایستاده بودند دو صفحه درخشان بزرگ قرمز رنگ را بر فراز کلیسا مشاهده کردند که در حال مانور بودند. بسیاری از مردم با دیدن انها وحشت زده شدند و از قلعه فرار کردند!
810 میلادی : سنت گریگوری به نقل از الکویین منشی و مورخ شارل مگنه و مولف کتاب ویتا کارولی در قسمت سی و یکم کتابش اظهار داشته که در سال 810 هنگامی که از شهر اخن المان دور می شده یک شی گرد و بزرگ درخشان را در اسمان مشاهده کرده که از سمت شرق به غرب پرواز می کرده است. این شی انقدر بزرگ بوده که اسبهای سلطنتی رم کرده و باعث زمین خوردن و زخمی شدن شارل مگنه می شوند!
1235 میلادی : ژنرال یوریتسوم ژاپنی در روز 24 سپتامبر این سال در کمپ نظامی خود بود که واقعه ای عجیب روی داد. در هنگام شب و صبح روز بعد نورهایی در اسمان مشاهده می گردند که مانورهایی را در اسمان انجام می دادند. ژنرال از طالع بینانی که همراه او بودند علت ان واقعه را جویا می شود و ان ستاره شناسان دانشمند با خونسردی باشخ میدهند که این وقایع طبیعی هستند و وزش باد هنگام سحرگاهان باعث می شود ستارگان در اسمان به رقص درایند!!
1239 میلادی : 24 جولای – انگلستان قبل از دمیده شدن ستارگان یک شی درخشان در اسمان ظاهر شد و به نظر می رسید که می تواند بروی هر دو سمت خود پرواز کند. این جسم بزرگ ابتدا از جنوب به سمت بالا پرواز کرد و فورا با گردشی سریع به سمت شمال پرواز می کند. ان جسم طوری پرواز می کرد که به نظر می رسید با هر سرعتی که بخواهد می تواند پرواز کند. بدین ترتیب به اعماق اسمان پرواز نمود!
1254 میلادی : در نمیه شب هشتم ماه یک شب پر ستاره ناگهان یک کشتی عظیم در اسمان ظاهر گشت. این کشتی مجلل با نورهای رنگی بود. راهبان سنت البان برای مدتی طولانی این کشتی را مشاهده کردند اما ان جسم از نظر ناپدید شد!
1290 میلادی : در بایلند یورک شایر شمالی در انگلستان هنگامی که راهب بزرگ و دیگر راهبان مشغول خوردن غذا بودند یک شی مسطح و دایره ای شکل نقره ای رنگ و درخشان بر فراز کلیسا به پرواز درامد و باعث وحشت راهبان گردید!
1332 میلادی : در ساعات اولیه شب در اگزبریچ انگلستان ستونی نورانی در اسمان مشاهده شد. این شی از اسمان جنوب برخاست وبا حرکتی ارام به سمت شمال رفت. در جلوی این شی عجیب دوکی شکل نوری قرمز رنگ به سمت جلو ساطع می شد. سپس ان جسم سرعت گرفت و در اعماق اسمان ناپدید گشت!
1492 میلادی : ساعت 10 شب 11 اکتبر کریستوف کلمب و همسفرش پدرو گوتیرز هنگامی که بر عرشه کشتی سانتا ماریا ایستاده بودند شی درخشانی را در دوردست مشاهده کردند. این شی در تمام طول شب چندین بار مشاهده شد و مرتبا بالا و پایین می رفت. کریستف کلمب قبل از اینکه به خشکی برسد به مدت چهار ساعت شاهد پرواز ان شی بود. به نظر او این نشانه رسیدن انها به خشکی بود!
1528 میلادی : مردم شهر سیژ در اوتریخت هلند با دیدن یک صلیب زرد رنگ و پرنده وحشت زده شدند. چرا که انها تصور می کردند دشمن به شهر حمله کرده است.
1554 میلادی : در ساعات 6 تا 8 صبح 10 مارس در فرانسه در اطراف ماه یک نقطه نورانی دیده شد که از خود نورهایی پخش می کرد و صدایی گوشخراش داشت و مانند نوک یک پیکان به نظر می رسید که از یک پهلوی خود به پهلوی دیگر می چرخید!
1643 میلادی :11 مارس این سال وقایع نگاری به نام جان ایولین درانگلستان گزارش می دهد که : من نباید فراموش کنم که چه چیز مارا در شب قبل بی نهایت و حیرت زده کرد. جسمی نورانی مانند ابر و به شکل یک شمشیر که نوک ان سمت شمال بود در اسمان مشاهده شد. این شی مانند ماه ارام بود و بقیه اسمان نیز صاف و ارام بود. این جسم ساعت 11 شب تا 1 بامداد در اسمان دیده شد و در نهایت به سمت جنوب انگلستان پرواز نمود!
1700 میلادی : از تمدن سرخپوستان امریکا گزارش می رسد که موجودات انسان گونه درخشانی وجود داشته اند که سرخپوستان را با یک لوله مخصوص!(سلاح اشعه ای) فلج می کردند. و نیز در تاریخ این سرخپوستان امده است که برخی از زنان سرخپوست با گروهی از این مردان ستاره ای ازدواج کرده اند!
1742 میلادی : یکی از اعضای انجمن سلطنتی انگلستان می نویسد : در 16 دسامبر این سال من از منطقه جیمز پارک عبور می کردم که ناگهان نوری از پشت درختان و خانه ها از سمت غرب و جنوب به اسمان برخاست که مانند یک موشک بزرگ به نظر می رسید. وقتی که ان شی تا 20 درجه از دید من اوج گرفت به حالت افقی در امده و به سمت شمال و شرق به پرواز کرد. ان شی بسیار نزدیک به نظر می رسید و حرکتش ارام بود. من حدود نیم مایل انرا با چشمانم تعقیب کردم. یک شعله در قسمت عقب ان نمایان بود. انتهای ان مانند ردیفی از میله های اهنین به نظر می رسید. و در یک نقطه از ان شی سیلندر مانند دنباله های نور ساطع می شد. به زوری که نیمی از طول ان کاملا شفاف به نظر می رسید. سر ان شی به اندازه 3 درجه نسبت به قطر ان و دم ان نیز به اندازه سه درجه نسبت به طول تخمین زده می شد.
1790 میلادی : از فرانسه چنین گزارش شده که در خلال تابستان یک بازرس پلیس به نام لیابوف شاهد بود که یک کره نورانی بزرگ بر فراز فارملند در حال پرواز است. این کره نورانی سپس فرود امد و مردی از ان خارج شد که به زبانی نا مفهوم سخن می گفت. بعد از این حادثه ان کره ناگهان منفجر شد و ان مرد نیز ناپدید گردید! این واقعه توسط بسیاری از مردم ان زمان رویت شده و به خوبی نیز ثبت گردیده است.
1870 میلادی : این واقعه از دفترچه ثبت یک کشتی و از قول کاپیتان ان اف.دبلیو.بنر نقل گردیده است :
ملوانان کشتی یک شی خیره کننده شبیه یک ابر را در اسمان می بینند. ان شی شبیه به یک ابر مدور بوده که یک نیم دایره در درون ان به چهارقسمت تقسیم شده بود. محور مرکزی ان به بیرون زده بود و دوباره به عقب برگشته بود. این شی از نقطه ای با زاویه 20 درجه نسبت به افق تا زاویه 80 درجه رفت. سپس در ناحیه شمال شرقی مستقر گردید و گاهی در نواحی جنوب و جنوب شرقی نیز مشاهده می گردید. ان شی در مقابل باد به حالت مورب قرار گرفت و برای مدت نیم ساعت به این شکل مشاهده شد و در اخر ناپدید گردید.
ربوده شدن سرجوخه اهل شیلی توسط فرازمینی ها !
----------------------------------------------------------
در 25 اوریل 1977 سرجوخه ارماندو والدوس در برابر چشمان حیرت زده سربازان زیر دستش در دل شب ناپدید شد. طبق اسناد محرمانه ارتش شیلی ان شب یک گلوله بزرگ نورانی در فاصله چند ده متری اتش اردوگاه سربازان ظاهر شده بود و انچخ بعد از ان اتفاق افتاد از طرف ازتش شیلی سخت پنهام نگاه داشته شد. حتی سرجوخه ارماندو والدوس و هفت سرباز زیر دستش را هم در سرویس های ویژه ارتش در جایی نامعلوم تحت نظر قرار دادند و به هیچ وجه اجازه ملاقات و تماس با کسی را نداشتند. در ماه مه 1978 سرجوخه ارماندو والدوس و سربازانش را به محل ان حادثه بردند.ارتش شیلی ورود به منطقه بازسازی شده را ممنوع کرده بود. بالاخره سرجوخه والدوس در 1978 به دلایل نامعلوم از ارتش استعفا داد. و امکان مصاحبه با وی فراهم گردید. مصاحبه کننده نویسنده کتاب ((علم و فرازمینی ها)) بود...
مصاحبه با سرجوخه ارماندو والدوس - محل : امریکای جنوبی شیلی
س : سرجوخه والدوس اکنون که 18 ماه از واقعه می گذرد ایا می توانید دوباره انچه به شما گذشته را شرح دهید؟
والدوس : یک روز عادی بود که من و افرادم کارهای معمولی و روزانه خود را انجام میدادیم. حدود ساعت 20-30 بامداد بعد از نیمه شب یکی از افرادم که به همراه سرباز دیگری در سی چهل متری ما مشغول نگهبانی بود به سرعت پیش ما امد و اطلاع داد که هم اکنون اتفاقی عجیب در شرف وقوع است. ما ابتدا فکر کردیم که مسئله مربوط به چهارپایانی است که نگهبانی از انها را بر عهده داشتیم. من و تمامی افراد حارج شدیم و به محل رسیدیم.انچه همگی ما شاهد ان بودیم یک نور خیلی بزرگ بود که با سرعت تمام روی تپه ای در 500 الی 600 متری ما پایین می امد.فکر کردیم با یک شهاب اسمانی یا چیزی شبیه به ان باشد. در نگاه اول بیشتر شبیه به اتش بازی بود اما پس از چند ثانیه پشت ان تپه ناپدید شد. اما از اطراف تپه روشنایی درحشنده ای دیده می شد.
ناگهان در یک لحظه به فکرم رسید با یکی از افرادم بروم و این نور را از نزدیک ببینم. هنوز این فرمان را نداده بودم که یکی از افراد مارا متوجه جهتی مخالف جهتی که جمع شده بودیم - تقریبا سمت چپمان - کرد. انچه دیدم اسباب حیرت و حتی وخشتمان شد. ان موقع هیچ کس نتوانست حدس بزند که ان چیز یک بشقاب پرنده (یک یوفو ) است. نوری بود به قطر حدود 20 متر بیضی شکل که در مرکز درخشندگی بیشتری داشت. به نحوی پیدا بود که این نور از چیزی به وجود می اید ولی از چه نمی دانم. از ان موقع من و افرادم شروع به احساسی مرموز کردیم. گویی چیزی از درون مارا تسخیر می کرد. تاکنون نمی دانیم این نور چگونه پدید امد ولی مفمیدیم که مانع از ان شد تا به طرف نور اولی در پشت تپه برویم.
ان لحظه افراد من کنترل خود را از دست دادند و بدون اینکه بفهمیم از کی و چگونه خود را در حالتی یافتیم که همه بازوی هم را گرفته بودیم . فکر می کنم که من این فرمان را داده یودم. مدتی طولانی در همان حال ماندیم. بعضی از افرادم دعا می خواندند و بعضی دیگر گریه می کردند. همه برای خواندن دعا زانو زدیم.
من به عنوان فرمانده دسته مجبور بودم که کاری کنم. این بود که به طرف نور فریاد زدم و حواستم که خودش را معرفی کند. ولی می دانستم که این کار بیهوده است و با کسی طرف نیستم. لحظه ای بعد حیوانات و اسبهای ان منطقه شروع به رفتاری غیر عادی کردند. انها هم مشغول تماشای نور شدند. سگی که همراهمان بود نیز حود را پشتمان مخفی کرد و به نور خیره شد.ما فکر می کردیم که با پدیده خطرناکی روبرو هستیم چون حتی حیوانات هم ترس خود را نشان داده بودند. بعد از مدتی نمی دانم چقدر دستور دادم اتش را خاموش کنند چون فکر کردم شاید اتش ان پدیده را ه خود کشانده است. متوجه شدم اتش به طرز عجیبی پت پت می کند اما خاموش نمی شود. ایم بود که همگی برای حاموش کردن ان حزکت کردیم و به اندازه فقط چهار پنج قدم و نه بیشتر از هم جدا شدیم که در این حال فکری به حاطرم رسید.
نمی توانم توجیه کنم که چرا به طرف نور به راه افتادم فکر می کنم می دانستم که چیزی دستگیرم نمی شود اما گویی نیرویی عجیب مرا به سمت نور راه می انداخت. در این لحظه دیگر چیزی به خاطر ندارم فقط فردای ان روز افرادم برایم گفتند که در یک محل ناگهان از نظر انها ناپدید شدم و مدتی بعد درست در همان محل ظاهر شدم و این زمان 15 دقیقه به طول انجامید. ظاهرا با حالت عجیبی همراه با تشنج عصبی مدام این جمله را تکرار می کردم :?ما دوباره باز خواهیم گشت!
فردای ان روز وقتی به حال امدم نمی دانستم که چطور شده که در این وضعیت قرار گرفته ام. اول فکر کردم شاید خواب دیده ام. اما با به یاد اوردن بعضی چیزها از این فکر دست کشیدم.
انچه بعد ها رخ داد داستان طولانی ای دارد : فردای ان روز در من تحولات عجیبی رخ داد. احساس حستگی جسمانی عجیب و درد شدیدی در پهلوهایم می کردم. انگار کار بدنی فوقالعاده ای انجام داده باشم. در روز واقعه من ریشم را تراشیده بودم ولی فقط به مدت 15 دقیقه ناپدید شده و سپس اشمار شده بودم ریش بلند ره روزه ای داشتم.نکته عجیب اینکه افرادم هیچ یک از این نشانه ها را نداشتند . فقط دچار شوک عصبی شده بودند.
تقویم ساعتم هم ? روز جلو رفته بود.
س : ایا چیزهای دیگری وجود دارد که به یاد اورده باشید؟
ج :?خیلی سعی کردم اما چیزی به یادم نمی اید.
س : بعد از این ماجرا ایا اتفاق افتاد با یوفوی دیگری روبرو شوید؟
ج : خیر
س : بعد از واقعه از شما چه ازمایش هایی کردند؟
ج : در ارتش انواع ازمایشات عصبی و مغزی و روانی را روی من به عمل اوردند. حتی تست دروغ سنجی
س :?ایا خواب های عجیب می بینید؟
ج بله . ولی ارتباطی به موضوع ندارد. فقط یکبار اتفاق عجیبی برای من افتاد. در کنار هم اتاقی ام خواب بودم که احساس کردم فشار شدیدی بر روی سینه و همه تنم وارد می شود. خیلی سعی کردم تکان بحورم و هم اتقی ام را صدا بزنم اما نتواستم. در همان لحظه فریاد بلندی کشیدم و توانستم از ان نیرو حلاص شوم. هم اتقی ام از حواب پزید. خیس عرق شده بودم. نمی خواهم دیگر ان را احساس کنم.
س : ایا شبیه مورد حود را در دیگران دیده اید؟
ج : نه شبیه به حودم اما چیزهای عجیب دیده ام. به عنوان مثال همسر یکی از همکارانم احساس های عجیب و صداهای غریب حس کرده و در خواب از جا بلند شده و معادلات و محاسباتی انجام داده که خودش هم از نتیجه ان معادلات بی حبر است یا طرح هایی کشیده که به هیچ وجه معنایش را نمی داند.!
آدرس وبلاگ قبلی من اینـــــــــ.....
http://ufolozhistan.blogfa.com
بود.
ولی این بلگفا زندگیمونو نابود کرد بعد از حدود یک ماه اینطوری شد که می بینین دو تا وبلاگ......باهم قاطی شدن.....
واقعا جای تاسف داشت..... .
زیست فرازمینی
این مسئله که آیا حیات آلی در جای دیگری از جهان وجود دارد و اینکه آیا ممکن است تمدن
ماوراء زمینی وجود داشته باشد، موضوع مهمی برای دانشمندان و عموم مردم بوده است. با وجود
چنین واقعیتی که هیچ موجود زندهای در خارج از سیاره ما کشف نشده، علوم طبیعی جدید به قدری
پیشرفت نمودهاند که اکنون میتوان این مسئله را بر مبنای علمی مستحکمی بنیان نهاد. پژوهشهایی در
این مورد به وسیله دانشمندانی که در بسیاری از زمینهها فعالیت دارند، در دست اجرا است.
علل امکان وجود زندگی فرازمینی
ابتدا به نظر میآید که اطلاعات علمی موجود، امکان پخش گسترده حیات هوشمند در جهان را کاملاً
تصدیق مینماید. اولا اگر موجودات زنده به طور طبیعی ضمن تکامل سیاره ما در زمین به وجود
آمدهاند، چنین تصوری منطقی است که تکامل مشابهی میتواند در اجسام فضایی دیگر از نوع زمین
صورت گیرد. نکته دوم این است کربن که اساس شیمیایی ماده زنده است، یکی از فراوانترین عناصر
در جهان است. نکته سوم بدین شرح است که به وسیله روش اخترشناسی مولکولی ثابت گردیده
سنتز مولکولهای آلی پیچیده که از آن حیات آلی میتواند به وجود آید، در تودههای گاز و گرد و
غباری که فضای بین ستارهای را اشغال نمودهاند، انجام میگیرد. ولی تمام این مطالب در قلمرو
استدلال نظری هستند، بگونهای که واقعیت این مسئله بسیار پیچیدهتر است.
شرط وجود حیات فرازمینی
بدیهی است هنگامی که سیارات از گاز و گرد و غبار ایجاد میشوند، مولکولهای آلی موجود در این
ماده نابود میشوند. یعنی آنکه برای ظاهر شدن موجودات زنده در یک سیاره لازمست که ابتدا،
ترکیبات پیش حیاتی در همان کره به وجود آید. به نظر میآید که حتی پخش گسترده مولکولهای
آلی در فضای بین ستارهای نمیتواند پیدایش حیات آلی را در سیاراتی مانند زمین تضمین نماید،
حتی پیشگویی در این باره که حیات بتواند در اجسام فضایی دیگر ظاهر گردد، مشکل است. زیرا
علم هنوز نمیتواند توضیح دهد که چگونه فرآیند حیرت انگیز تشکیل و سازمان یافتگی خود به
خود ماده، صورت میگیرد.
تمدن فرازمینی
بنا بر عقیده اخترفیزیکدان بلندپایه شوروی سابق ایوسیف شکلوفسکی (Iosif Shklovsky) شاید
بتوان تصور نمود که تمدن زمینی در کهکشان ما و حتی در ابرکهکشان منحصر بفرد باشد. استدلال او
چنین است: اگر فرض کنیم که تمدنهای بسیاری در جهان موجود هستند. در آن صورت آنها به دلیل
اینکه طبیعتا دارای تکامل یکسانی نیستند، باید دارای امکانات علمی و فنی متفاوتی باشند. به بیان
دیگر باید تمدنهایی عقب ماندهتر و پیشرفتهتر از ما وجود داشته باشد. به ویژه باید حداقل چند
تمدن بسیار پیشرفته یافت شود که بتواند انرژیهای معادل انرژی کهکشانهایشان را مهار کند.
میزان فعالیت علمی چنین تمدنهایی به اندازهای است که زمینیها نمیتوانند از آنها بیخبر باشند. ولی
از آنجا که زمینیها نتوانستهاند نشانههایی از اینگونه فعالیتها را کشف نمایند، بنابراین چنین
تمدنهایی وجود ندارد و اگر چنین تمدنهایی وجود ندارد، بطور کلی امکان موجودیت تمدنهای
فرازمینی از بین میرود. زیرا در غیر اینصورت باید برخی از این تمدنها به تمدنهای بسیار پیشرفته
تبدیل شود. علل کشف نشدن موجود فرازمینی دانشمندان دیگر بر این عقیده دارند که علت کشف
نشدن تمدنهای دیگر این نیست که آنها وجود ندارند، بلکه این مسئله دلایل دیگری دارد. وسولد
تروئیتسکی (Vsevold Troitsky) عنصر وابسته فرهنگستان علوم شوروی سابق فرضیهای را به
شرح زیر پیشنهاد نموده است:
مدل جهان داغ در حال انبساط، اولین مرحله تکامل را به نحوی مجسم میسازد که هیچ ستاره،
سیاره و حتی مولکول و یا اتم وجود نداشته است (پیدایش جهان). تمام اینها پس از گذشت مدتی
طولانی ایجاد شدند. بنابراین شرایط ضروری برای پیدایش موجودات زنده در مرحله خاصی از
تاریخ جهان تکمیل گردد. طبق فرضیه تروئیتسکی پس از آن حیات عملا بطور همزمان در اجسام
فضایی مختلف به وجود آمد. مفهوم این مطلب آنست که هیچ تمدنی پیشرفتهتر از تمدن زمینی وجود
ندارد. به همین دلیل ما نمیتوانیم اثری از آنها پیدا کنیم.
علل تکامل موجود فرازمینی
طبق نظر دانشمندان فعالیت تمدنهای دیگر در فضا در هر مرحلهای از تکامل که باشند، باید به وسیله
مشکلات مربوط به تأمین انرژی محدود گردد. به عنوان مثال ایجاد فرستنده رادیویی نیرومند برای
برقراری ارتباط با موجودات هوشمند دیگر در جهان، به وسیله فرستادن علائم در تمام جهات به
انرژی عظیمی نیاز دارد که میتواند موجودیت این تمدن را به مخاطره اندازد. به علاوه، این طرح
مستلزم تلاشهای فراوانی است، در صورتی یک تمدن میتواند از عهده چنین طرحی برآید که آن را
ضروری تشخیص دهد. بنابراین این مسئله هنوز در دوره بررسی است. هیچ تمدنی در خارج از
سیاره ما کشف نشده است و امیدی برای کشف حتی یکی از آنها بسیار ضعیف است. مفهوم چنین
جستجویی چه است؟ به گفته پژوهشگر دانشگاهی، جی.آی. نان (G.I.Naon) از فرهنگستان علوم
استونی، تحقیق درباره مسئله تمدنهای فرازمینی به ما کمک میکند که به نحو بهتری به مطالعه
خودمان بپردازیم. بشریت در تکامل خود به مرحلهای قدم نهاده که بیش از هر وقت، از وحدت خود
با جهان آگاه است، او میداند قوانین فیزیکی حاکم بر سیارهاش با قوانینی که بر بقیه جهان
حکمفرماست، یکسان است.
امروزه دانستن این قوانین بدین مفهوم است که بتوانیم وظیفه و کارمان را به طور موثری طرح ریزی
کنیم و آینده خود را بر مبنای اطلاعات علمی پیش بینی نمائیم. تحقیق درباره مسئله تمدنهای
فرازمینی در سطح کنونی علوم طبیعی، یکی از موثرترین راههای دست یافتن به هدفهایمان است.
بطور کلی با تلاش برای دانستن درباره امکان موجودیت تمدنهای دیگر، درباره موجودیت خود در
فضا میآموزیم و تمدن خود را از چیزی که بازتاب این تمدن در آینه کیهانی است، مطالعه مینماییم
زمانی که بشر زمینی در علوم ارتباطات آنقدر پیشرفت نکرده است که بتواند بیرون از محیط زیست
خودش را ببیند و بتواند با آن محیط رابطهای برقرار کند صرفاً به این دلیل نمیتواند بگوید در آن
بیرون هیچکس نیست چنین تفکری ناشی از نخواستن و نتوانستن و فرار از دانستن است بلکه بهتر
آنست که بگوید هنوز چشم و گوش بشر آنقدر قوی نشدهاند تا آن بیرون را ببینند و درک کنند اما
واقعیت چیست؟ واقعیت این است که تکنولوژی ارتباطات ما هنوز آنقدر پیشرفت نکرده که بتوانیم
چهان اطرافمان را بفهمیم در این راستا باید بگویم سرعت نهایی ارتباطات ما سرعت نور است که در
مقیاس فضایی تقریبا فاقد ارزش است چرا؟ چون در ارتباط با نزدیکترین ستاره یعنی آلفا سنتائوری
ارسال و دریافت یک پیام ما حدود نه سال وقت میبرد اما در همین حال اگر پیاممان را بخواهیم به
سوی دیگری از کهکشان خودمان ارسال کنیم هزاران سال وقت خواهد گرفت و طبیعتا چنین
تکنولوژی در ارتباطات فرازمینی نا کارآمد است و مثل این میماند که ما بایستیم و همانند صدها
سال پیش فردی را از فاصله چند صد کیلومتری با فریاد زدنمان با خبر کنیم به نظر شما آیا این
احمقانه نیست پس در اینجا بهتر است تصور کنیم که موجودات فرا زمینی پیشرفته پیامهایشان را
فراتر از سرعت نور و با سیستمهای پیشرفته تر از ما به فضا میفرستند که ما به علت ندانستن این
تکنولوژی نسبت به آن کور هستیم و قادر به دریافت آن نیستیم کما اینکه همین حالا ممکن است ما
در معرض پیامهای بیشمار اینچنینی از فضا باشیم .
شانسها و گزینههای وجود زیست غیرزمینی
با پیشرفت علم در قرن اخیر، حال دیگر میتوانیم پاسخهای روشن تری را درباره حیات و احتمال
وجود آن در کیهان بیابیم. با احتساب شماره تخمینی سیارات عالم، دانشمندان محاسبه کردهاند احتمال
اینکه ما تنها باشیم و به جز زمین در سراسر کائنات نشانی از حیات نباشد یک در ۱۰۰ میلیون
است. در هر کهکشان مانند راه شیری ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد ستاره وجود دارد و کیهان شناسان تخمین
میزنند ۴۰۰ میلیارد کهکشان در عالم موجود است بنابراین پذیرفتنی نیست اگر بگوییم سیاره
کوچک ما در کنار ستاره عادی مان تنها مکان پذیرای حیات در عالم است اما تنها زیستگاهی که
تاکنون در عالم میشناسیم زمین خودمان است. در اینجا به دلیل گستردگی مطلب بحث درباره حیات
در کیهان را به حوزه کوچک تر آن یعنی منظومه شمسی محدود خواهیم کرد و به احتمال وجود
حیات و سیارات و اقمار پذیرای آن میپردازیم.
گزینههای وجود حیات
در منظومه شمسی غیر از زمین تنها سه گزینه وجود دارد که احتمال پیدایش حیات بر روی آنها
بررسی میشود. میتوانیم با اطمینان بگوییم حیات در مریخ، یکی از اقمار مشتری - اروپا و یکی از
اقمار زحل - تیتان - میتواند پدید بیاید. کمربند حیات خورشید شامل سه سیاره زهره، زمین و
مریخ است. (کمربند حیات در منظومه شمسی یعنی جایی که سیارهای با جو مناسب دارای آب به
صورت مایع است و احتمال شکل گیری حیات تنها در این کمربند وجود دارد) سیاره زهره از لحاظ
ظاهری شباهت زیادی به زمین دارد. جرم آنها با هم برابر است و ضمناً ترکیبات اتمسفری اولیه دو
سیاره شباهت زیادی با هم داشتهاند اما سیاره زهره کمی نزدیک تر از زمین به خورشید است و این
باعث عدم پایداری آب مایع در آن سیاره میشود. همچنین گاز کربنیکی که در جو آن قرار دارد
باعث ایجاد خاصیت گلخانهای شدید شده و درجه حرارت آن را تا ۵۰۰ سانتی گراد میرساند.
بنابراین میبینید که از شرایط ابتدایی حیات یعنی آب مایع و جو مناسب برخوردار نیست.
۱
- مریخ: سیاره دیگر کمربند حیات مریخ است که تاکنون بیش از دو گزینه دیگر کاوش شده است.
در چند صد میلیون سال اول منظومه شمسی، مریخ نسبت به زمین شرایط بهتری برای پیدایش
حیات داشته که به دلیل سریعتر سرد شدن مریخ بوده است. همین زمینه شرایط پیدایش باکتریها را
زیر پوسته مریخ ایجاد کرد. یعنی شرایط سطحی مریخ بسیار زودتر از زمین برای پیدایش حیات
آماده شده است. یافتههای اخیر مریخ نوردهای ناسا وجود آب در گذشته مریخ- احتمالاً حدود یک
میلیارد سال قبل- را نیز تایید کرده اند. هرچند میزان آن و مدت زمان بقای آن همچنان مبهم است.
علاوه بر این شواهدی دال بر وجود جوی ضخیم از co2 در سالهای آغازین این سیاره وجود
دارد. شاید در همین دوره حیات در زیر سطح مریخ یا حتی بر سطح آن فرصت رشد یافته باشد اما
به دلیل میدان مغناطیسی و گرانش ضعیف مریخ (حدود ۳۸ درصد جو زمین) باد خورشیدی جو آن
را بیش از پیش پراکنده ساخت و سبب بخار شدن یا فرو رفتن آبهای سطحی به زیر سطح مریخ و
یخ زدن آنها شده است. اخیراً نیز مدار گردهای مریخ نشانههای امیدوار کنندهای را از وجود منابع
یخ- آب زیر سطح مریخ یافته اند. بنابراین امکان حیات بر روی مریخ کنونی بسیار کم است اما
غیرممکن نیست. احتمالاً گرمای درونی آن به اندازهای هست که لایه زیرین یخ را گرم کند و
محیطی نسبتاً مساعد را برای میکروبهای جان سخت مریخی ایجاد کنند. این باکتریها در صورت
وجود در سوخت و سازشان تولیدکننده متان هستند. جالب این است که شواهد اخیر مدارگرد مریخ
نشانههایی قطعی از وجود متان در جو مریخ دارد که یا بر اثر واپاشیهای حاصل از زندگی
باکتریها به وجود میآیند یا بر اثر فعالیتهای پیوسته آتشفشانی در جو پخش میشوند. این که آیا
در دوره ابتدایی مریخ حیات شکل گرفته است یا حتی هنوز هم باکتریهایی زیر لایههای سطحی
آن- جایی که احتمالاً آب مایع وجود دارد- زنده ماندهاند هنوز بی پاسخ مانده است و جواب قطعی
آن طی کاوشهای آینده حاصل میشود. (شهاب سنگ مریخی ALH84001 که ۱۳۰۰۰ سال
پیش در قطب جنوب سقوط کرده است. در بزرگنمایی ۱۰۰ هزار برابر با میکروسکوپ الکترونی،
ساختارهای کرم مانندی دیده میشود که دانشمندان آنها را مشابه سنگوارههای حیات ابتدایی
میدانند. اما هیچ چیز هنوز قطعی نیست.) بنابراین هر دو سیاره موجود در کمربند حیات را بررسی
کردیم. (البته غیر از زمین) اما ممکن است در هر منظومه کمربندهای حیات متعددی وجود داشته
باشد یعنی قلمرو حیات ابتدایی محدود به کمربند حیات دور هر ستاره نیست. اگر سیارهای گازی
اقماری بزرگ داشته باشد، نیروی جذر و مدی میان سیاره و اقمار درون این اقمار را گرم میکند.
یعنی حتی اگر سیاره و قمرش نزدیک ستارهای هم نباشند، انرژی مورد نیاز حیات ابتدایی تأمین
خواهد شد. ۲- اروپا: سطح این قمر مشتری را اقیانوسی نیمه عمیق از آب فراگرفته و روی آن را
لایهای یخ ضخیم که شاید ضخامت آن ۱۰ تا ۱۵ کیلومتر باشد، پوشانیده است و این لایه یخ به
دلایل مجاورت با خلأ همواره در حال شکست و ترمیم است. این قمر هم اندازه ماه زمین است و
منبع گرمایی درونی آن در اثر مکش گرانشی مشتری و دیگر قمرها بر اروپا به وجود آمده است. این
گرما یخهای زیرین را ذوب میکند، در عین حال فشار یخها باعث میشود آب بخار نشود، در
نتیجه ممکن است نوعی از حیات در آب زیرین شکل گرفته باشد. شکلی از حیات که متفاوت از
حیات شناخته شده زمین خواهد بود. چون ژرفای یخ به حدی است که نور خورشیدی از آن
نمیگذرد بر همین اساس حیات وابسته به نور خورشید نمیتواند در آنجا شکل بگیرد. اینکه آیا
حیاتی در آنجا آغاز شده و تا کجا متحول شده است را نمیدانیم. با شروع ماموریت مدارگرد جیمو
(JIMO) و مطالعه قمرهای یخی مشتری، اطلاعات نسبتاً کامل تری را درباره احتمال حیات در
اروپابه دست خواهیم آورد. تنها زمانی میتوانیم با قطعیت از حیات در اروپا صحبت کنیم که ناسا
موفق شود کاوشگری را به اروپا بفرستد و با سوراخ کردن یخ ها، حیات دریایی را آزمایش کند که
این امر با توجه به شرایط و ضخامت یخ به زودی امکانپذیر نیست.
(سطح یخی اروپا، شیارهای موجود یخهای ترک خورده سطح اروپا را از دید فضاپیمای گالیله در
سال ۱۹۹۸ نشان میدهد.) ۳- تیتان: این قمر با قطری معادل ۵۱۵۰ کیلومتر دومین قمر بزرگ
منظومه شمسی و حتی از سیارههای پلوتون و عطارد نیز بزرگ تر است. اما مهمترین ویژگی آن
وجود جو قابل توجه آن است که از نظر ترکیبات و فشار سطحی به زمین بسیار شبیه است. جو هر
دو از نیتروژن (۱۷ درصد برای زمین و ۹۰ تا ۹۷ درصد برای تیتان) تشکیل شده و فشار جو در
تیتان ۵/۱ برابر فشار جو در زمین است. البته دومین گاز فراوان در زمین اکسیژن و در تیتان متان
است. دورتا دور جو تیتان تا ارتفاع ۷۰۰ کیلومتری سطح غباری از ذرات متان وجود دارد. در
عکسهایی که کاسینی اخیراً از این قمر بااهمیت گرفته نواحی تیره و روشن بسیاری دیده میشد.
نواحی تیره احتمالاً دریاهای اتان و متان هستند که در دمای ۱۷۹- درجه سطح تیتان به وجود
آمدهاند و نواحی روشن باید قارههایی بر سطح آن باشند. به دلیل دمای بسیار کم تیتان، احتمال
وجود حیات در آن وجود ندارد اما این قمر ترکیبات آلی یعنی بلوکهای سازنده حیات را در خود
جای داده است. بنابراین نمونهای عالی برای بررسی شرایط آغازین حیات است، یعنی چیزی شبیه
زمین در ۵/۴ میلیارد سال پیش که اکنون میتوان سیر تکوین حیات را بر روی نمونهای
آزمایشگاهی مطالعه کرد. حال چگونه بر روی چنین قمری با اوضاع محیطی نه چندان مساعد حیات
شکل میگیرد؟ تیتان یکی از مهمترین عاملها را دارا است و آن جوی پایدار است که مانند یک
حفاظ محیط درون قمر را از فضای بیرون آن جدا میکند. مورد بعدی مانند پیدایش حیات ابتدایی
بر روی زمین است. پرتوهای فرابنفش در برخورد با تیتان باعث شکسته شدن مولکولهای نیتروژن،
متان و سایر مولکولها میشود و در نتیجه ترکیبات آلی بعدی شکل میگیرد. در نهایت چگالی ابرها
به حدی میشود که امکان ریزش بارانهای هیدروکربنی را روی قمر بالا میبرد که در صورت روی
دادن این پدیده مهم، دریاچهها و رودهایی از ترکیبات آلی سطح این قمر را میپوشاند. بنابراین
شرایط حیات ابتدایی در مجاورت مولکولهای آلی مساعد تر میشود و در آن صورت ما شاهد آن
چیزی خواهیم بود که در حدود ۵/۴ میلیارد سال پیش در زمین آغاز شده است، تاکنون به چنین
موجودات هوشمندی ختم شود. بسیاری از این حدسیات بعد از فرود هویگنس و تجزیه و تحلیل
کامل دادههای ارسالی آن قطعی خواهد شد. با توجه به آنچه در بالا ذکر شد میبینیم احتمال این که
در جای دیگری از منظومه شمسی هم بتواند شکل بگیرد صفر نیست. چنانچه شواهد حاکی از آن
است که در زمانی دوردست در مریخ حیاتی ابتدایی وجود داشته و اکنون ممکن است در قمر اروپا
ایجاد شده باشد و در آیندهای دور هم احتمال ایجاد آن بر تیتان وجود دارد، پس باید امیدوار باشیم
که ما در این کیهان تنها نخواهیم بود.
منابع
دانشنامهٔ رشد
ماهنامه نجوم، آذر ۸۳ شماره ،۱۴۱ ویژه نامه حیات (مقالههای فرود به سرزمین عجایب- حیات در
کائنات- زندگی در زیرزمین _ حیات در مریخ)
زیباترین تاریخ جهان، هیوبرت ریوز و...، ترجمه حسین فرهادیان، نشر رحیمی ۱۳۸۰.